سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ صدقه ای نزد خدا، محبوب تر از حقگویی نیست . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 87 دی 15 , ساعت 11:0 عصر

                                                                                           

          عشق و عاشقی / عشق و محبت / حرف های عاشقانه  / عشق و محبت / مطالب اخلاقی  / مطالب عرفانی / تصوف و عرفان / عرفا و متصوفه                   

فضایل امام حسین (ع )

1- احترام امام على (ع ) به امام حسین (ع ) 
امیرالمؤ منین براى امام حسن و امام حسین که از اولاد زهرا بودند، احترام خاصى قائل بود و احترام پیغمبر و زهرا را در احترام به اینها مى دانست.

 2- تعلیم وضو
حسنین (امام حسن و امام حسین علیه السلام ) در حالى که هر دو طفل بودند، به پیر مردى که در حال وضو گرفتن بود برخورد مى کنند، متوجه مى شوند که وضوى او باطل است .این دو آقا زاده که به رمم اسلام و رسول روانشناسى آگاه بودند فورا متوجه شدند که از یک طرف باید پیر مرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیما به او بگویند آقا وضوى تو باطل است ، شخصیتش جریحه دار مى شود، ناراحت مى شود، اولین عکس العملى که نشان مى دهد این است که مى گوید: نخیر:، همین طور درست است ؛ هر چه هم بگویى گوش نمى کند بنابر این جلو رفتند و گفتند: ما هر دو مى خواهیم در حضور شما وضو بگیریم ، ببینید کدام یک از ما بهتر وضو مى گیریم . (معمولا آدم بزرگ درباره بچه مى پذیرد) مى گوید: وضو بگیرید تا میان شما قضاوت کنم .
امام حسن یک وضوى کامل در حضور او گرفت ، بعد هم امام حسین ، تازه پیر مرد متوجه شد که وضوى خودش نادرست بوده ، بعد گفت : وضوى هر دوى شما درست است ، وضوى من خراب بود. اینطور از طرف اعتراف مى گیرند. حالا اگر در اینجا فورا مى گفتند: پیر مرد! خجالت نمى کشى ؟! با این ریش سفیدت تو هنوز وضو گرفتن را بلد نیستى ؟! مرده شور ترکیبت را ببرد، او از نماز خواندن هم بیزار مى شد.
3- مادیات فداى معنویات
 
قرآن درباره انصار مى فرماید: و یؤ ثرون على انفسهم و او کان بهم خصاصه  یا درباره امیرالمؤ منین (و حضرت زهرا و حسنین علیه السلام مى فرماید): و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا ایثار، فداکارى ، خود را به نحوى از انحاء فداى نوع کردن و به عبارت دیگر، نوع دوستى ، براى بشر یک ارزشى است که انسان مادیش را فداى اینها مى کند.
4- گذشت امام حسین 
مردى به نام عصام بن المصطلق اهل شام ، آمد در مسجد مدینه . مردى را دید با هیبت و جلال .نظرش را جلب کرد گفت : این کیست آنجا نشسته ؟ معلوم مى شود شخصیتى است . یک کسى گفت : حسین بن على بن ابى طالب .
تا شنید حسین پسر على ، گفت : قربه الى الله بروم چند تا فحش آبدار به او بگویم ! آمد و روبه روى حضرت ایستاد و با کمال و قاحت ، تا مى توانست حضرت امیر و خود حضرت را سبب کرد و فحش داد که اسلام را شما خراب کردید، شما مردى هستید منافق ، و از این حرفها. امام نگاهى به او کرد، در چهره اش خواند که او یک مرد اغفال شده است . همین که حرفهایش تمام شد فرمود: امن اهل الشام انت ؟ آیا تو اهل شامى ؟
گفت : بله . یک جمله بیشتر نگفت : شنشنه اعرفها من اخزم (مثل است ): مى دانم ، شامى ها این جور هستند. بنابر این شما در شهر ما غریب هستى ، مهمان ما هستى ، بیا برویم منزل مهمان ما باش ، تو را پذیرایى مى کنیم ، اگر آذوقه ات کم باشد آذوقه به تو مى دهیم و... خود این مرد مى گوید: یک مرتبه حالتى به من دست داد، دوست داشتم زمین شکافته بشود به زمین فرو بروم .
5- من از حسین و حسین از من است
 
نشانه هایى زیادى است از محبت پیغمبر اکرم نسبت به حسین بم على علیه السلام ؛ لهذا فرمود: حسین منى و انا من حسین احب الله من احل حسینا ؛ حسین از من است و من از حسینم ؛ خدا دوست مى دارد هر کسى را که حسین من را دوست بدارد.
6- مصداق نفس مطمئنه
امام صادق علیه السلام فرمود: سوره والفجر را در نوافل و فرائض خودتان بخواهید که سوره جدم حسین بن على است .
عرض کردند: به چه مناسبتى جر شماست ؟
فرود: آن آیات آخر سوره والفجر مصداقش حسین است ، آنجا که مى فرماید: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه ، فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى .
7- سوره امام حسین
 
عجیب است ، از آیاتى که راجع به مقام انسان در قرآن آمده است ، که انسان چه حدى دارد...  (امام فرمود) که : سوره جر ما امام حسین (سوره والفجر) است . اتفاقا هر کسى که سوره والفجر را بشنود، ابتدا توجهش با آیات اول این سوره جلب مى شود. مخصوصا بعد از پنج آیه کوتاه اول ، باید گفت این سوره ، سوره فرعون و سوره قوم عاد است ؛ زیرا مى گوید: الم بر کیف فعل ربک بعاد * ارم ذات العماد * الذى لم یخلق مثلها فى البلاد * و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد * و فرعون ذى الوتاد الذین طغوا فى البلاد * فاکثروا فیها الفساد * فصب علیهم ربک سوط عذاب .
گفتند: چطور سوره جد شماست ؟
فرمود: آخرش را نگاه کن . البته سوره به فجر و مقام عبادت و عبادتهاى خاص آن شروع شده : والفجر * و لیال عشر * والشفع و الوتر سخن از سپیده دم است ، سخن از شبهاى دهگانه است (که راجع به اینکه کدام شبهاى دهگانه است (بحث است ؛) بالاخره شبهاى خاص بندگان خداست ) و سخن از شفع و نماز شفع است ، دو رکعت از یازده رکعت تهجر، سخن از وتر و نماز وتر است . واللیل اذا یسر سوگندها به چنین چیزهایى ؛ یعنى طلوع و ابتدا و آغاز این سوره به این آیات است . بعد، این آیات عاد و ثمود و فرعون مى آید، ولى در آخر دوباره سوره به اول خودش ‍ بر مى گردد.
گفتند: چگونه این سوره ، سوره جد شما حسین بن على علیه السلام است ؟
فرمود: آن آیه آخرش را ببینید؛ یعنى مصداق ظاهر واضح این آیه او بود (این سخن را فرمود؛) امام حسین در کربلا به این نداى الهى پاسخ مى گفت ؛ یعنى از در و دیوار صداى حقیقت بلند بود: اى حسین ! اى داراى این آرامش و طمانینه الهى ! چون به مقام طماءنینه الهى رسیده اى دیگر هیچ چیزى تو را تکان نمى دهد هیچ ناراحتى و سخت و مصیبتى ؛ تویى آن کسى که با هه : مقام رسیده اى که خدا به تو مى گوید: ما تو را پسندیده ایم و تو ما را. تو اکنون در گروه بندگان خاص من وارد شو. حال حسین مى خواهد به گروه کدام بندگان وارد شود؟ معلوم است ، در گروه افراد مثل پیامبر و على و فاطمه ؛ والا در گروه بندگان بود و با یک گروه از بندگان در حال جنگ بود. اما بندگان من ، آنهایى که دیگر بنده هیچ چیزى نیستند وادخلى جنتى . اینجا که در این آیه مى فرماید: راضیه مرضیه . اینجا که در این آیه مى فرماید: راضیه مرضیه این سخن خداست در این آیه ؛ سخن خود ابا عبدالله عین همین
سخن است . آخرین سخن ابا عبدالله که از وجود مقدسش شنیدند یعنى مقارن با آخرین مقاومتش ، مقارب با آن لحظه اى که دیگر مقاومتش ‍ پایان پذیرفته بود، یعنى لحظه سقوط از مرکب به روى زمین افتد، این است ؛ این آهنگ از زبان مبارکش شنیده مى شود که فرمود: رضى بقضائک و تسلیما لامرک لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین .
8- طول حمل حسین (ع )
در حدیث است (نفس المهموم ، ص 6، و بحار جلد دهم ، باب 11) که : مدت حمل سید الشهداء علیه السلام شش ماه طول کشید و هیچ کس ‍ شش ماهه متولد نشد.
9- آیه اى در شاءن حضرت سید الشهداء
 
و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعه کرها و حمله و قصاله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على و على والذى و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لى فى ذریتى این تبت الیک و انى من المسلمین ؛  ما انسان را سفارش کردیم به نیکى نسبت به پدر و مادر. مادرش به سختى بار او را کشید و به سختى به زمین نهاد.مدت باردارى تا جدا شدن از شیر خوارگى مجموعا سى ماه بود، تا رسید به سن چهل سالگى و گفت : پروردگارا؟ به من القا کن که نعمت تو را که به من و پدر و مادرم انعام کرده اى شکر گزارى و قدردانى کنم ، و عمل صالحى که موجب رضا و خشنودى تو باشد به جا آورم . پروردگارا! نسل مرا صالح گردان . من به سوى تو باز گشت مى کنم و از کسانى هستم که تسلیم امر تو هستند.
این آیه ، طرز فکر و اندیشه یک نسل صالح را ذکر مى کند. گفته شده که این آیه درباره حضرت سید الشهداء علیه السلام است .
10- ارزش تربت سید الشهداء
 
بعد از شهادت امام حسین علیه السلام اگر کسى بخواهد از خاک شهید تبرک بجوید از خاک حسین بن على تهیه مى کند.
ما که مى خواهیم نماز بخوانیم ، و از طرفى سجده بر فرش و بر مطلق ماءکول و ملبوس را جایز نمى دانیم ، با خود خاکى یا سنگى بر مى داریم ، ولى پیشوایان ما به ما گفته اند به خود خاکى یا سنگى بر مى داریم ، ولى پیشوایان ما به ما گفته اند حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر که آن خاک تربت شهیدان باشد، اگر بتوانید از خاک کربلا براى خود تهیه کنید که بوى شهید مى دهد. یعنى تو که خدا را عبادت مى کنى سر بر روى هر خاکى بگذارى نمازت درست است ، ولى از سر بر روى آن خاکى بگذارى که تماس ‍ کوچکى ، قرابت کوچکى ، همسایگى کوچکى با شهید دارد و بوى شهید مى دهد اجر و ثواب تو صد برابر مى شود.
امام (صادق علیه السلام ) فرمود: سجده کنید بر تربت جدم حسین بن على ، که نمازى که بر آن تربت مقدس سجده کرده اید، حجابهاى هفتگانه را پاره مى کند. یعنى ارزش شهید را درک بکن ، خاک تربت او به نماز تو ارزش مى دهد.
11- اعطاى لقب شهید به امام حسین
 
در اصطلاح ، شهید لقب مقدس امام حسین علیه السلام است و ما معمولا ایشان را به عنوان لقب شهید مى خوانیم : الحسین الشهید.
برگرفته از کتاب امام حسین(ع)از زبان شهید مطهرى نویسنده : عباس عزیزى 


 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ